الگوی توزیع درآمد و ثروت از دیدگاه قرآن کریم
سید محمد کاظم رجایی
با همکاری مهدی محمدیان و نصرالله انصاری
کتاب الگوی توزیع درآمد و ثروت از دیدگاه قرآن کریم به همت حجتالاسلام دکتر سید محمدکاظم رجایی با همکاری حجج اسلام آقایان مهدی محمدیان و نصرالله انصاری در مرکز پژوهش کاربردی اقتصادی اجتماعی قدر نگارش و به وسیله انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در قالب 289 صفحه وزیری در پاییز 1398 منتشر شده است.
در این کتاب تلاش شده به این پرسشهای اساسی پاسخ داده شود: الگوی توزیع چیست؟ الگوی توزیع درآمد و ثروت از منظر قرآن کریم چه الگویی است؟ این الگو با الگوهای برآمده از نظریات عدالت موجود بر پایه اقتصاد سرمایهداری و اندیشههای بشری چه تفاوتی دارد؟ الگوی توزیع درآمد و ثروت برگرفته از قرآن کریم بر چه مبانی استوار است؟ زیرساختها و مؤلفههای آن کداماند؟ چه اهدافی را دنبال میکند؟ و سرانجام، رابطه رشد، عدالت و معنویت در این الگو چگونه است؟
از یک الگوی مطلوب انتظار میرود بتواند پدیدههای پیچیده را در مقیاسی کوچک سادهسازی کند. الگوی توزیع درآمد و ثروت از منظر قرآن کریم به مجموعه نظاممندی از مبانی و زیرساختها (چون مالکیت حقیقی خداوند (اراده او) بر هستی، جانشینی انسان و امانت بودن مال در دست او)؛ اهداف (معنویت، عدالت و رشد)؛ فروض و راهبردها (چون عبادت بودن کار و فعالیت اقتصادی، ممنوعیت کنز، اتلاف و معطلگذاردن سرمایه و نیروی کار)؛ و ساختارها و نهادهایی چون خانواده، دولت و عموم مسلمین گفته میشود که در ساختاری منطقی، بر اساس مبانی و اصول اقتصاد قرآنی و در چهارچوب حقوق و اخلاق قرآنی، نقشه جامعی را از مبانی تا تقسیم درآمد و ثروت از مجراهای مختلف در پیکره جامعه از منظر قرآن کریم ارائه میکند. کتاب فوق با روش استنباط نظریه، در مقام ترسیم این الگو یا نقشه جامع است و مسیر کسب درآمد اولیه، ثانویه و سپس توزیع آن را نشان میدهد. همچنین، همزمانی، هماهنگی و هم افزایی معنویت، عدالت و رشد در الگو را به نمایش میگذارد.
فصل اول کتاب به مباحث كلی و بیان مفاهیم اختصاص یافته است. فصل دوم، تلاشهای انسانی در ارتباط با مبانی عدالت توزیعی را مورد بررسی قرار داده است تا هم شدت نیاز و هم كاستی تكاپوهای بشری برای رفع آن نیاز را نشان دهد. در فصل سوم مبانی قرآنی توزیع درآمد و ثروت (عدالت توزیعی) به بحث گذاشته شده تا نقایصِ آشكارشده نظریههای غیروحیانی در مبانی اساسی همچون معرفتشناختی، هستیشناختی، ارزششناختی و انسانشناختی برطرف شود و پایههای اصلی توزیع درآمد و ثروت مشخص گردد. فصل چهارم به نهاد مالكیت بهعنوان پایه و نهاد اصلی توزیع اختصاص یافته است. در فصل پنجم، چگونگی توزیع منابع طبیعی بهعنوان اولین عرصه عملی توزیع فرصتها و همزمانی و هماهنگی عدالت و رشد بررسی شده است. فصل ششم به سهم عادلانه عوامل تولید بهعنوان ایجادكنندگان درآمد و ثروت یا گام دوم همزمانی رشد و عدالت پرداخته است. در فصل هفتم، موضوع توازن و همسنگی سطح زندگی مورد بررسی قرار گرفته تا اولاً ثمره بحث حقوقی مالکیت و بحث کارکردی سهم عوامل مشخص شود، ثانیاً تکلیف خانوادههایی که به هر دلیل نتوانستند در فرایند تولید کالای اولیه یا ثانویه مشارکت کرده و درآمد کسب کنند، مشخص گردد. فصل هشتم كه به جمعبندی كتاب میپردازد، به انسجامبخشی و یکپارچهسازی الگوی توزیع درآمد و ثروت اختصاص یافته است.